آیا رژیم غذایی بر سلامت روان تأثیر می گذارد؟

اشتراک گذاری

رژیم غذایی و سلامت روان

نوشته شده توسط تیم نیومن در ۸ ژانویه سال ۲۰۲۰ – واقعیت بررسی شده توسط Jasmin Collier New. آیا رژیم می تواند بر سلامت روان تأثیر بگذارد؟ یک بررسی جدید نگاهی به شواهد دارد. به طور کلی ، نویسندگان نتیجه می گیرند که اگرچه مطمئناً تغذیه تأثیر می گذارد ، اما هنوز هم شکافهای زیادی در دانش ما وجود دارد.

در بررسی اخیر به بررسی مواد غذایی و تأثیر آن بر سلامت روان می پردازیم.

تغذیه یک تجارت بزرگ است و عموم مردم به طور فزاینده ای به چگونگی تأثیر غذا بر سلامتی علاقه مند می شوند. در عین حال ، سلامت روان برای دانشمندان و به طور کلی جامعه به کانون توجه بزرگی تبدیل شده است.

بنابراین جای تعجب نیست که علاقه به تأثیر غذا بر سلامت روان یا “روانپزشکی تغذیه ای” نیز افزایش یابد. سوپر مارکت ها و تبلیغات ، همه ما را با حجم زیاد ، در مورد غذاهای فوق العاده ، پروبیوتیک ها ، پربیوتیک ها ، رژیم های غذایی کم و مکمل ها به ما اطلاع می دهند. آنها به ما می گویند همه موارد فوق باعث تقویت بدن و ذهن ما خواهد شد.

علیرغم اطمینان مدیران بازاریابی و تولید کنندگان مواد غذایی ، شواهدی که مواد غذایی را که با آنها می خوریم به ذهنیت ما پیوند می بخشد ، کاملاً واضح و روشن نیست و در هیچ جای قطعی نیست تا برخی از شعارهای تبلیغاتی ما را باور داشته باشند.

اختلالات عصبی

در عین حال ، نویسندگان این بررسی جدید توضیح می دهند ، “اختلالات عصبی روانی برخی از مهمترین چالش های اجتماعی زمانه ما را نشان می دهد.” اگر می توان با تغییرات ساده رژیم غذایی از بروز این شرایط جلوگیری کرد یا آن را درمان کرد ، این تغییر زندگی برای میلیون ها نفر خواهد بود.

این موضوع پیچیده و پیچیده است ، اما تلاش برای درک تفاوت های ظریف کار مهمی است.

اخیراً ، گروهی از محققان تحقیقات موجود در زمینه تغذیه و سلامت روان را بررسی کردند. آنها هم اکنون یافته های خود را در مجله European Neuropsychopharmacology European منتشر کرده اند.

نویسندگان شواهد موجود را ارزیابی کردند تا درک واضح تری از تأثیر واقعی غذا بر سلامت روان داشته باشند. آنها همچنین به جستجوی کمبود هایی در دانش ما پرداختند و مناطقی را که نیاز به توجه علمی بیشتری دارند کشف کردند.

این رژیم ممکن است بر خلق و خو تأثیر بگذارد ، حس خوبی دارد اول و مهمتر از همه ، مغز ما برای عملکرد به مواد مغذی نیاز دارد. همچنین ، غذایی که می خوریم مستقیماً بر فاکتورهای دیگری که می توانند بر خلق و خو و شناخت آنها تأثیر بگذارد ، مانند باکتری های روده ، هورمون ها ، نوروپپتیدها و انتقال دهنده های عصبی تأثیر می گذارد.

با این حال ، جمع آوری اطلاعات در مورد چگونگی تأثیر انواع خاص رژیم غذایی بر موضوعات خاص بهداشت روان بسیار چالش برانگیز است.

به عنوان مثال ، بازرسان دریافتند که تعدادی از مطالعات بزرگ جامعه آماری مقطعی ، رابطه بین مواد مغذی خاص و سلامت روان را نشان می دهد. با این وجود ، از این نوع مطالعه غیرممکن است که مشخص شود آیا خود غذا منجر به این تغییرات در سلامت روان می شود یا خیر.

در انتهای دیگر مقیاس ، مطالعات مداخله ای رژیم غذایی با کنترل خوب که در اثبات علیت بهتر است تمایل به جذب تعداد کمتری از شرکت کنندگان را دارند و فقط برای مدت زمانی کوتاه اجرا می شوند.

پروفسور سوزان دیکسون ، نویسنده اصلی ، از دانشگاه گوتنبرگ در سوئد ، موضوع اصلی یافته های این تیم را توضیح می دهد:

“ما دریافته ایم که شواهد و مدارکی در مورد ارتباط بین رژیم غذایی ضعیف و بدتر شدن اختلالات خلقی ، از جمله اضطراب و افسردگی وجود دارد.

مشخصات و علائم

یکی از رژیم هایی که طی چند سال گذشته مورد توجه بسیاری قرار گرفته است رژیم غذایی مدیترانه ای است. طبق بررسی اخیر ، شواهد نسبتاً قوی وجود دارد که نشان می دهد رژیم غذایی مدیترانه ای می تواند از سلامت روان بهره مند شود.

در بررسی خود ، نویسندگان توضیح می دهند که چگونه “مرور سیستماتیک در مجموع ۲۰ مطالعه طولی و ۲۱ مطالعه مقطعی ، شواهد قانع کننده ای را ارائه داده است که نشان می دهد رژیم غذایی مدیترانه ای می تواند اثر محافظتی در برابر افسردگی بگذارد.”

آنها همچنین شواهد محکمی یافتند که نشان می دهد ایجاد برخی از تغییرات رژیم غذایی می تواند به افراد با شرایط خاص کمک کند. به عنوان مثال ، کودکان مبتلا به صرع مقاوم به دارو هنگام پیروی از رژیم کتوژنیک ، دارای تشنج کمتری هستند ، که دارای چربی زیاد و کربوهیدرات پایین است.

همچنین ، افراد مبتلا به کمبود ویتامین B-12 دچار بی حالی ، خستگی و مشکلات حافظه می شوند. این کمبودها با روان پریشی و شیدایی(مانیا ) نیز ارتباط دارد. برای این افراد ، مکمل ویتامین B-12 می تواند به طور قابل توجهی بهزیستی روانی را بهبود بخشد.

با این حال ، همانطور که نویسندگان اشاره می کنند ، به هیچ وجه مشخص نیست که آیا ویتامین B-12 در افرادی که از نظر بالینی به عنوان کمبود تعریف نمی شوند ، تفاوت قابل توجهی ایجاد می کند.

چیزهای زیادی برای یادگیری باقی مانده است

برای بسیاری از سؤالاتی که محققان در این بررسی به بررسی پرداختند ، رسیدن به نتیجه گیری محکم امکان پذیر نبود. به عنوان مثال ، در مورد ویتامین D ، برخی تحقیقات نتیجه گرفته اند که مکمل باعث افزایش حافظه و توجه در بزرگسالان می شود. مطالعات دیگر نشان داده اند که استفاده از مکمل های ویتامین D ممکن است خطر افسردگی را کاهش دهد.

با این حال ، بسیاری از این مطالعات کوچک بودند ، و سایر مطالعات مشابه نتیجه گرفته اند که ویتامین D هیچ تاثیری بر سلامت روان ندارد. همانطور که نویسندگان این بررسی اشاره کردند ، زیرا “بخش قابل توجهی از جمعیت عمومی دچار کمبود ویتامین D هستند” ، درک نقش آن در سلامت روان اهمیت دارد. به طور مشابه ، شواهد نقش تغذیه ای در اختلال بیش فعالی کمبود توجه (ADHD) کاملاً مختلط بود.

همانطور که پروفسور دیکسون بیان می کند: ] ما می بینیم که به نظر می رسد افزایش مقدار قند تصفیه شده در رژیم غذایی باعث افزایش ADHD و بیش فعالی می شود ، در حالی که به نظر می رسد خوردن بیشتر میوه و سبزیجات تازه در برابر این شرایط محافظت می کند. مطالعات نسبتاً کمی هستند ، و بسیاری از آنها به اندازه کافی طولانی نمی مانند تا اثرات طولانی مدت نشان دهند. “

“این باور عمومی وجود دارد که توصیه های رژیم غذایی برای سلامت روان مبتنی بر شواهد علمی محکمی است.

پروفسور سوزان دیکسون

نویسندگان در ادامه به توضیح برخی از مشکلات ذاتی در بررسی تأثیر رژیم بر سلامت روان می پردازند و ایده هایی را برای آینده ارائه می دهند. به طور کلی ، پروفسور دیکسون نتیجه می گیرد:

“روانپزشکی تغذیه زمینه جدیدی است. پیام این مقاله این است که تأثیرات رژیم بر سلامت روان واقعی است ، اما این که باید در پرش به نتیجه گیری بر اساس شواهد موقت مراقب باشیم. ما باید در مورد اثرات طولانی مدت مطالعات بیشتری داشته باشیم.نه  اثرات کوتاه مدت رژیمهای غذایی روزمره

تهیه و ترجمه:دکترحسین جدید

 

دکترجدید

526 مطلب منتشر شده

درباره این مطلب نظر دهید !

محصولات زیرا حتما ببینید ...

کتاب سوالاتplab۲

150000 تومان